آیا در صورت خروج از صغر وکالتنامه باطل است ؟
- وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین (موکل) طرف دیگر (وکیـل) را بـرای انجـام امری نایب خود میکند.
- ایجاب وکالت توسط موکل، مانند قبول وکیل، ممکن است به وسیله لفظ و نوشته یا فعل باشد و هیچ شکل خاصی برای نفوذ یا امکان اثبات آن وجود ندارد. البته در مواردی که موضوع وکالت انجام عمل حقوقی است که انعقاد یا اثبات آن نیاز به تنظیم سند رسمی دارد، وکالتنامه باید سند رسمی باشد.
- با انعقاد عقد وکالت، وکیل و موکل در برابر یکدیگر حق و تکلیف یافته، دارای روابط حقوقی، وظایف و مسئولیت های متقابل می شوند .
تعهدات وکیل
رعایت مصلحت موکل
مطابق قواعد عمومی، اختیار وکیل محدود به رعایت مصلحت موکل است. برای تشخیص رعایت مصلحت موکل توسط وکیل باید در هر مورد خاص، رفتار وکیل را با رفتار شخصی امین و دلسوز مقایسه کرد. بنابراین، اگرچه فروش مال موکل، به هشتاد درصد قیمت بازار، رفتاری خلاف مصلحت موکل است، ولی ممکن است در شرایط خاصی این رفتار، عین مصلحت محسوب شود.
لزوم رعایت حدود اختیار اعطایی به وکیل
وکیل نمیتواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است، انجام دهد. ضمانت اجرای تخلف از این تعهد، عدم نفوذ عمل حقوقی است.
انجام مورد وکالت مطابق قرارداد
وکیل موظف است مورد وکالت را با رعایت حدود وکالت انجام دهد و این حدود با توجه به کیفیت انشاء وکالت و اقسام آن، وفق ماده 660 قانون مدنی که مقرر می دارد: وکالت ممکن است بطور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاص، مشخص می گردد. لازم به ذکر است که وکالت در هر امر، مستلزم وکالت در لوازم و مقدمات آن نیز هست. لوازم و مقدمات وکالت هم می تواند ذاتی باشد و هم عرفی.
حفظ اسرار موکل
وکیل باید اسراری را که به واسطه وکالت از طرف موکل مطلع شده و همچنین اسرار مربوطه به حیثیات و شرافت و اعتبارات موکل را حفظ نماید. ضمانت اجرای تخلف از این مورد، مجازات انتظامی وکیل و حسب مورد تعقیب مدنی یا کیفری می باشد.
تقدیم حساب دوران وکالت به موکل
با توجه به اینکه وکیل به نیابت از موکل خویش عمل میکند، کلیه اقدامات مالی و معاملاتی را که طی دوران وکالت خویش انجام میدهد، منتسب به موکل بوده و پس از خاتمه این دوران موظف است با وی تصفیه حساب کرده و آنچه را که به عنوان جانشینی او دریافت کرده است، به وی مسترد نماید؛ البته موکل میتواند در صورت تمایل وکیل را بطور کلی از دادن صورت حساب معاف کند.
استرداد اسناد و اموال موکل
وکیل پس از اجرای وکالت و تقدیم، ملزم است کلیه اموال، اوراق بهادار و اسناد به امانت گذاشته شده موکل را به وی مسترد نماید. بطور کلی وکیل ملزم است آنچه را که از اموال موکل به عنوان امانت در دست دارد، هر زمانی که موکل مطالبه نماید، به وی تسلیم کند و چنانچه این امر را بدون عذر موجه به تأخیر اندازد، ید امانی او مبدل به ضمانی خواهد شد؛ در نتیجه حتی بدون تقصیر نیز ضامن اموال و اسناد است.
- در مقابل موکل نیز موظف است تمام مخارجی را که وکیل برای انجام وکالت خود نموده است و همچنین اجرت وکیل را بدهد. حقالوکاله وکیل تابع قرارداد بین طرفین خواهد بود و اگر نسبت به حقالوکاله یا مقدار آن قرارداد نباشد تابع عرف و عادت است اگر عادت مسلمی نباشد وکیل مستحق اجرتالمثل است.
- در خصوص تاثیر بلوغ و رشد صغیر در اعتبار وکالتنامه باید گفت وکالت از عقود جایز است و هر یک از موکـل و وکیـل هر زمان بخواهند میتوانند عقد را بر هم بزنند، مگر اینکه وکالت وکیل یا عدم عزل وی، در ضـمن عقـد لازمی شرط شده باشد.
- همچنین بر طبق قاعده حاکم بر عقود جایز، به موت، جنون یا سفه طرفین وکالت باطل می گردد. علاوه بر این، هرگاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد، وکالت منفسخ میشود.
- وکالت با انقضای مدت در مواردی که برای آن مدت تعیین شده، نیز منقضی میگردد. انحلال عقد وکالت منحصر به همین موارد می باشد و بلوغ و رشد صغیر تأثیری در وکالتی که توسط نماینده ی او داده شدن بود در عقد نخواهد داشت.
پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص تاثیر رشد صغیر در اعتبار وکالتنامه
♦ در پاسخ به پرسش شما در خصوص تاثیر بلوغ و رشد صغیر در اعتبار وکالتنامه باید گفت عقد وکالت تنها با فوت، سفه، جنون هریک از طرفین، از بین رفتن موضوع وکالت، انجام مورد وکالت توسط موکل، انقاضی مدت وکالت در وکالت مدت دار و برهم زدن عقد توسط هر یک از طرفین از بین می رود.
♦ به همین خاطر باید گفت اگر شما در زمان صغر شخصی از جانب ولی او وکالت بلاعزل اخذ نمودید، این وکالت همچنان معتبر و پابرجاست و تا زمانی که هر یک از موارد بالا رخ ندهد، همچنان باقی خواهد ماند و به سن بلوغ رسیدن صغیر و رشد او تأثیری در وکالت شما ندارد. به منظور انجام عمل خود به یک دفتر خانه دیگر مراجعه کنید.
مستندات قانونی - تاثیر بلوغ در اعتبار وکالتنامه
ماده ۶۵۶ قانون مدنی
وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید.
ماده ۶۵۷ قانون مدنی
تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است.
ماده ۶۵۸ قانون مدنی
وکالت ایجاباً و قبولاً به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن کند واقع میشود.
ماده ۶۵۹ قانون مدنی
وکالت ممکن است مجانی باشد یا با اجرت.
ماده ۶۶۰ قانون مدنی
وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی.
ماده ۶۶۱ قانون مدنی
در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود.
ماده ۶۶۲ قانون مدنی
وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را بجا آورد وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد.
ماده ۶۶۳ قانون مدنی
وکیل نمیتواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است انجام دهد.
ماده ۶۶۴ قانون مدنی
وکیل در محاکمه وکیل در قبض حق نیست مگر اینکه قرائن دلالت بر آن نماید و همچنین وکیل در اخذ حق وکیل در مرافعه نخواهدبود
ماده ۶۶۵ قانون مدنی
وکالت در بیع وکالت در قبض ثمن نیست مگر اینکه قرینه قطعی دلالت بر آن کند.
ماده ۶۶۶ قانون مدنی
هر گاه از تقصیر وکیل خسارتی به موکل متوجه شود که عرفاً وکیل مسبب آن محسوب میگردد مسئول خواهد بود.
ماده ۶۶۷ قانون مدنی
وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید و از آنچه که موکل بالصراحه به او اختیار داده یا بر حسب قرائن و عرف و عادت داخل اختیار او است تجاوز نکند.
ماده ۶۶۸ قانون مدنی
وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه را که به جای او دریافت کرده است به او رد کند.
ماده ۶۶۹ قانون مدنی
هر گاه برای انجام امر دو یا چند نفر وکیل معین شده باشد هیچ یک از آنها نمیتواند بدون دیگری یا دیگران دخالت در آن امر بنماید مگر اینکه هر یک مستقلاً وکالت داشته باشد در این صورت هر کدام میتواند به تنهایی آن امر را بجا آورد.
ماده ۶۷۰ قانون مدنی
در صورتی که دو نفر به نحو اجتماع وکیل باشند به موت یکی از آنها وکالت دیگری باطل میشود.
ماده ۶۷۱ قانون مدنی
وکالت در هر امر مستلزم وکالت در لوازم و مقدمات آن نیز هست مگر اینکه تصریح بعدم وکالت باشد.
ماده ۶۷۲ قانون مدنی
وکیل در امری نمیتواند برای آن امر به دیگری وکالت دهد مگر اینکه صریحاً یا به دلالت قرائن وکیل در توکیل باشد.
ماده ۶۷۳ قانون مدنی
اگر وکیل که وکالت در توکیل نداشته انجام امری را که در آن وکالت دارد به شخص ثالثی واگذار کند هر یک از وکیل و شخص ثالث درمقابل موکل نسبت به خساراتی که مسبب محسوب میشود مسئول خواهد بود.
ماده ۶۷۴ قانون مدنی
موکل باید تمام تعهداتی را که وکیل در حدود وکالت خود کرده است انجام دهد. درمورد آنچه که در خارج از حدود وکالت انجام دادهشده است موکل هیچگونه تعهد نخواهد داشت مگر اینکه اعمال فضولی وکیل را صراحتاً یا ضمناً اجازه کند.
ماده ۶۷۵ قانون مدنی
موکل باید تمام مخارجی را که وکیل برای انجام وکالت خود نموده است و همچنین اجرت وکیل را بدهد مگر اینکه در عقد وکالت طوردیگر مقرر شده باشد.
ماده ۶۷۶ قانون مدنی
حقالوکاله وکیل تابع قرارداد بین طرفین خواهد بود و اگر نسبت به حقالوکاله یا مقدار آن قرارداد نباشد تابع عرف و عادت است اگر عادت مسلمی نباشد وکیل مستحق اجرتالمثل است.
ماده ۶۷۷ قانون مدنی
اگر در وکالت مجانی یا با اجرت بودن آن تصریح نشده باشد محمول بر این است که با اجرت باشد.
ماده ۶۷۸ قانون مدنی
وکالت به طریق ذیل مرتفع میشود:
۱) به عزل موکل
۲) به استعفای وکیل
۳) به موت یا به جنون وکیل یا موکل
ماده ۶۷۹ قانون مدنی
موکل میتواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل با عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.
ماده ۶۸۰ قانون مدنی
تمام اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او در حدود وکالت خود بنماید نسبت به موکل نافذ است.
ماده ۶۸۱ قانون مدنی
بعد از اینکه وکیل استعفا داد مادامی که معلوم است موکل به اذن خود باقی است میتواند در آنچه وکالت داشته اقدام کند.
ماده ۶۸۲ قانون مدنی
محجوریت موکل موجب بطلان وکالت میشود مگر در اموری که حجر مانع از توکیل در آنها نمیباشد و همچنین است محجوریت وکیل مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد.
ماده ۶۸۳ قانون مدنی
هر گاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا به طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل باشد به جا آورده مثل اینکه مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ میشود.
پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما
جهت ارتباط با وکیل پایه یک دادگستری کلیک کنید - 88019243