اسقاط خیارات (ساقط نمودن حق قانونی فسخ معامله)
سوال خواهشمند است که برای واضح شدن هر چه بیشتر مطلب، به سوالات مطروحه در هر قسمت به طور تفصیل همراه با استدلال پاسخ داده شود
سوال 1-
الف-اگر در مبايعه نامه اى نوشته شده باشد: طرفين كليه خيارات را از خود اسقاط كرده اند ،
ب-اگر در مبايعه نامه اى نوشته شده باشد: طرفين كليه خيارات را از خود اسقاط كرده اند ، حتی خیار غبن را
ج-اگر در مبايعه نامه اى نوشته شده باشد: طرفين كليه خيارات را از خود اسقاط كرده اند ، به غیر از خیار تدلیس را
آيا در این سه عبارت، اين اسقاط شامل خیار غبن هم می شود؟ آیا شامل غبن فاحش هم ميشود، با وصف اينكه در فرض الف و ب تصريح به اسقاط آن نشده است؟ آیا شامل غبن افحش نیز می شود؟ به طور کلی آیا سه عبارت بالا از نظر حضرتعالی فرقی با یکدیگر دارند.
2--اگر در مبايعه نامه اى نوشته شده باشد: طرفين كليه خيارات را از خود اسقاط كرده اند حتى خيار غبن،
الف-آیا چنین شرطی از نظر حضرتعالی و دیگر علما صحیح است یا این که منجر به غرری شدن معامله و بطلان آن می گردد؟ یعنی ایا چنین شرطی هم فاسد هم مفسد عقد است؟
ب-آیا فقط شرط با طل است و عقد صحیح است؟
ج- آيا اين اسقاط غبن فاحش را شامل ميشود، با وصف اينكه تصريح به اسقاط آن نشده است؟(و فقط لفظ خیار غبن گفته شده است)؟
د- در فرض مثبت بودن پاسخ قسمت ج، آیا شامل غبن افحش نیز می شود؟
3-- اگر در مبايعه نامه اى نوشته شده باشد: طرفين كليه خيارات را از خود اسقاط كرده اند حتى خيار غبن فاحش،
الف-آیا چنین شرطی از نظر حضرتعالی و دیگر علما صحیح است یا این که منجر به غرری شدن معامله و بطلان آن می گردد؟ یعنی ایا چنین شرطی هم فاسد هم مفسد عقد است؟
ب-آیا فقط شرط با طل است و عقد صحیح است؟
ج- در فرض مثبت بودن پاسخ قسمت ب، آیا شامل غبن افحش نیز می شود؟
4-- اگر در مبايعه نامه اى نوشته شده باشد: طرفين كليه خيارات را از خود اسقاط كرده اند حتى خيار غبن افحش ،
الف-آیا چنین شرطی از نظر حضرتعالی و دیگر علما صحیح است یا این که منجر به غرری شدن معامله و بطلان آن می گردد؟ یعنی ایا چنین شرطی هم فاسد هم مفسد عقد است؟
ب-آیا فقط شرط با طل است و عقد صحیح است؟
ج- در فرض مثبت بودن پاسخ قسمت ب، آیا غبن افحش ساقط می شود؟
5-اگر در مبايعه نامه اى نوشته شده باشد: طرفين كليه خيارات را از خود اسقاط كرده اند ، به غیر از خیار تدلیس
الف-آیا چنین شرطی از نظر حضرتعالی و دیگر علما صحیح است یا این که منجر به غرری شدن معامله و بطلان آن می گردد؟ یعنی ایا چنین شرطی هم فاسد هم مفسد عقد است؟
ب-آیا فقط شرط با طل است و عقد صحیح است؟
ج-آیا این اسقط شامل خیار غبن هم می شود؟
د- آيا اين اسقاط غبن فاحش هم را شامل ميشود، با وصف اينكه تصريح به اسقاط آن نشده است؟
امتیاز:
|
تعداد بازدید: 21239
پاسخ - اسقاط خیارات
1-
الف) در اسقاط خیارات به طور مطلق، خیار غبن، خیار تدلیس، خیار تخلف وصف و رویت همچنان ساقط نشده باقی است.
ب) زمانی که ذکر "حتی خیار غبن" به همراه آن آید می توان آن را ساقط شده در نظر گرفت لکن در صورتی که ساقط کننده در زمان اسقاط ان درجه غبن را به میزانی کمتر از آنچه رخ داده است تصور نموده و اگر پس از اسقاط، غبن فاحش یا افحش رخ دهد چمنین غبنی غیر قابل اسقاط است و مشمول آن نمی شود.
ج) اگر لفظ غیر ز خیار تدلیس ذکر شود باز هم تنها شامل غبن متعارف نشده و غبن فاحش و افحش قابل اسقاط نیست.
2-
الف) به دلیل آنکه غرر رخ داده است شمال خیار تدلیس، تخلف وصف و رویت نمی شود اما خیار غبن مشمول آن است مگر اینکه فاحش یا افحش باشد که غیر قابل اسقاط است.
ب) عقد صحت دارد.
ج) شامل غبن فاحش و افحش نمی شود.
3-
الف) چنین شرطی باطل و مبطل نیست مگر آنکه غبن فاحشی که هنگام عقد محتمل بوده است بعد از عقد مشخص شود به میزان بیشتری بوده است که در این صورت شرط باطل و عقد صحیح است و خیار ساقط نمی گردد.
ب) در افحش شدن غبن شرط باطل و عقد صحیح است.
ج) شامل غبن افحش نمی شود وخیار غبن افحش وجود دارد.
4- اسقاط خیار غبن افحش موجب غرری شدن معامله است شرط باطل است اما مبطل عقد نیست.خیار غبن افحش قابل اسقاط نیست.