در حقوق ایران، پیش از سال ۱۳۵۳ نهادی تحت عنوان فرزندخواندگی به رسمیت شناخته نشده بود و سرپرستی کودکان صرفاً در قالب حضانت یا قیمومت مطرح میشد. در سال ۱۳۵۳ قانونگذار برای نخستین بار با تصویب قانون حمایت از کودکان بیسرپرست مقرراتی برای فرزندخواندگی وضع نمود که به موجب آن قانون، تنها زن و شوهرانی که امکان فرزندآوری نداشتند میتوانستند سرپرستی کودک بیسرپرست را برعهده بگیرند و افراد مجرد اساساً از این حق محروم بودند.
با گذشت زمان و تغییر شرایط اجتماعی، نیاز به اصلاح این قانون بیش از پیش احساس شد. از یک سو، تعداد زنان مجرد و مطلقه در جامعه افزایش یافت و از سوی دیگر، نیاز به حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست بهعنوان یک ضرورت اجتماعی مطرح گردید. در نتیجه، در سال ۱۳۹۲ قانون جدیدی با عنوان قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست در ۳۷ ماده و ۱۷ تبصره تصویب شد که جایگزین قانون ۱۳۵۳ گردید. در این قانون، برای نخستین بار فرزندخواندگی افراد مجرد نیز تحت شرایط خاصی به رسمیت شناخته شد.
در این مقاله به بررسی مقررات موجود درباره فرزندخواندگی افراد مجرد و تک فرزند می پردازیم و در نهایت به پرسشهای عملی در این خصوص پاسخ می دهیم.
شرایط فرزندخواندگی و قبول سرپرستی

ماهیت حقوقی فرزندخواندگی
در فقه اسلامی و به تبع آن در حقوق ایران، فرزندخواندگی همانند برخی کشورها، رابطه نسبی و ارثی ایجاد نمیکند. به عبارت دیگر، فرزندخوانده بهطور قانونی فرزند واقعی خانواده محسوب نمیشود و آثار حقوقی نسب از جمله توارث، حرمت نکاح یا ولایت قهری در این نهاد جریان نمییابد. آنچه تحقق مییابد، صرفاً رابطهای حقوقی تحت عنوان سرپرستی است که بر پایه مصلحت کودک و تأمین نیازهای عاطفی و معیشتی او بنا میشود.
از منظر تحلیلی، فرزندخواندگی را نمیتوان یک «عقد» یا «ایقاع» به معنای حقوق مدنی دانست. زیرا ایجاب از سوی زن و شوهر یا فرد متقاضی مطرح میشود، اما قبول آن نه توسط کودک بلکه توسط دادگاه صالح صورت میگیرد. در واقع، دادگاه به نمایندگی از مصلحت کودک، نقش اصلی را در تحقق این رابطه ایفا میکند. بنابراین، فرزندخواندگی بیش از آنکه یک عمل حقوقی خصوصی باشد، یک نهاد حمایتی با ماهیت حقوق عمومی است که تحت نظارت شدید دستگاه قضایی و سازمانهای حمایتی از جمله بهزیستی تحقق مییابد.
نوآوری های قانون فرزندخواندگی
قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست مصوب ۱۳۹۲ نسبت به قانون ۱۳۵۳ نوآوریهای مهمی دارد که در حوزه افراد مجرد و تکفرزند بهویژه قابل توجه است از جمله این ابداعات که عموما در جهت حفظ منافع کودکان مذکور می باشد می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱. اعطای حق فرزندخواندگی به زنان مجرد بالای ۳۰ سال
یکی از مهمترین نوآوریهای قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست مصوب ۱۳۹۲، اعطای امکان سرپرستی به زنان مجرد بالای سی سال است. در قانون حمایت از کودکان بیسرپرست مصوب ۱۳۵۳، تنها زوجین میتوانستند تقاضای سرپرستی نمایند و اشخاص مجرد از این حق محروم بودند. قانونگذار در اصلاحیه ۱۳۹۲ با لحاظ شرایط اجتماعی نوین، از جمله افزایش میانگین سن ازدواج و حضور پررنگ زنان مجرد در عرصههای اجتماعی و اقتصادی، این امکان را پیشبینی کرده است. بدینترتیب، اولویت همچنان با زوجین بدون فرزند باقی مانده، اما در صورت عدم وجود متقاضی واجد شرایط در آن گروه، زنان مجرد بالای سی سال میتوانند به عنوان سرپرست تعیین شوند. این رویکرد، همسو با اصل حاکم بر نظام فرزندخواندگی یعنی «تأمین مصلحت عالیه طفل» است، زیرا کودک به جای ماندن در مراکز شبهخانواده، در محیطی خانوادگی و عاطفی رشد خواهد کرد.

انواع فرزند (قانونی، طبیعی، مصنوعی، رضاعی، فرزندخوانده)
۲. الزام به تملیک بخشی از اموال به فرزندخوانده برای تأمین آینده او
در قانون ۱۳۵۳ هیچگونه ضمانت اجرایی مالی در راستای تأمین آینده کودک پیشبینی نشده بود و به همین دلیل، امکان داشت کودک پس از فوت یا تغییر وضعیت اقتصادی سرپرستان، مجدداً با خطر بیسرپرستی یا محرومیت اقتصادی مواجه شود. قانون ۱۳۹۲ با نگرش حمایتی، اشخاص متقاضی را مکلف نموده است که بخشی از اموال یا حقوق مالی خویش را به فرزندخوانده منتقل نمایند یا از طریق بیمههای عمر و سرمایهگذاری آینده او را تضمین کنند. این امر علاوه بر تقویت جایگاه اقتصادی طفل، مانع از بروز تبعیض یا محرومیت احتمالی در آینده خواهد شد و در واقع، تضمین مالی به عنوان یکی از ابزارهای حمایت حقوقی از طفل در متن قانون تصریح گردیده است.
۳. تأکید بر مصلحت کودک بهعنوان محور تصمیمگیری دادگاه
مصلحت کودک یا «اصل مصلحت عالیه طفل» به عنوان یک اصل بنیادین در حقوق داخلی و بینالمللی کودکان، در قانون ۱۳۹۲ جایگاهی محوری یافته است. به موجب این قانون، دادگاه در مقام صدور حکم سرپرستی نمیتواند صرفاً به وجود شرایط شکلی و قانونی در متقاضی اکتفا نماید، بلکه موظف است بررسی کند که آیا سپردن طفل به متقاضی در جهت تأمین مصلحت او است یا خیر. مصلحت مزبور ابعاد مختلفی از جمله تأمین نیازهای مادی، رشد معنوی، سلامت جسمی و روانی، امنیت عاطفی و صیانت در برابر خطرات اخلاقی و اجتماعی را در بر میگیرد. این رویکرد علاوه بر همسویی با اصول مندرج در کنوانسیون حقوق کودک، موجب ارتقای جایگاه حمایتی دادگاه در فرآیند فرزندخواندگی در نظام حقوقی ایران شده است.
۴. توجه به امکان استفاده فرزندخوانده از مستمری، بیمه و حقوق وظیفه
یکی از خلأهای جدی قانون ۱۳۵۳، عدم پیشبینی وضعیت حقوقی فرزندخوانده در بهرهمندی از حقوق مالی تبعی والدین بود. به عبارت دیگر، کودک تحت سرپرستی در آن قانون نمیتوانست به طور قانونی از مزایایی همچون مستمری بازنشستگی، بیمه یا حقوق وظیفه سرپرستان استفاده نماید. در قانون ۱۳۹۲، این کاستی برطرف شده و امکان بهرهمندی فرزندخوانده از این حقوق به رسمیت شناخته شده است. بدینترتیب، جایگاه طفل در نظام تأمین اجتماعی تثبیت و امنیت معیشتی او تضمین میشود و نوعی همسانسازی نسبی میان فرزندخوانده و فرزند نسبی در این حوزه ایجاد میگردد.
۵. تعیین شرایط دقیق برای صلاحیت اخلاقی و جسمی متقاضی
قانون ۱۳۹۲ در مقایسه با قانون ۱۳۵۳ معیارهای دقیقتر و شفافتری برای احراز صلاحیت متقاضیان سرپرستی پیشبینی کرده است. به موجب این مقررات، سلامت جسمی و روانی متقاضیان باید به تأیید مراجع ذیصلاح برسد، فقدان سوءسابقه کیفری مؤثر (بهویژه در جرایمی مانند جرایم علیه امنیت، مفاسد اخلاقی و اعتیاد) الزامی است، و متقاضیان باید از حیث تمکن مالی، حسن شهرت، پایبندی به ارزشهای خانوادگی و اجتماعی واجد شرایط باشند. این تدقیق شرایط موجب میشود تنها اشخاصی که واقعاً از نظر شخصیتی، اجتماعی و اقتصادی شایستگی ایفای نقش والدینی را دارند، موفق به اخذ حکم سرپرستی گردند.
آیا جلوگیری از داشتن فرزند جرم است؟
شرایط عمومی سرپرستی طبق قانون
مطابق مواد ۶ و ۹ قانون ۱۳۹۲، شرایط متقاضیان فرزندخواندگی بهطور دقیق تعیین شده است. مهمترین این شرایط عبارتند از:
- اعتقاد به یکی از ادیان رسمی کشور
- تمکن مالی و توانایی عملی برای نگهداری از کودک
- صلاحیت اخلاقی و پایبندی به انجام واجبات و ترک محرمات
- سلامت جسمی و روانی و نداشتن بیماریهای واگیردار یا صعبالعلاج
- نداشتن اعتیاد به مواد مخدر، روانگردان یا الکل
- عدم محکومیت جزایی مؤثر طبق قانون مجازات اسلامی
- عدم حجر و برخورداری از اهلیت قانونی
- داشتن منزل مسکونی مستقل با امکانات کافی
- تملیک بخشی از اموال یا حقوق به کودک تحت سرپرستی برای تضمین آینده او
این شرایط به گونهای طراحی شدهاند که هم سلامت جسمی و روانی کودک تأمین شود و هم آینده مالی و معیشتی او تضمین گردد.

فرزندخواندگی مجردها
یکی از نوآوریهای قانون ۱۳۹۲، اعطای حق فرزندخواندگی به زنان مجرد بالای ۳۰ سال است. این امر پاسخی به نیاز اجتماعی زنان مجردی بود که از یک سو توانایی و تمایل به نگهداری از کودک داشتند و از سوی دیگر، محدودیتهای قانونی مانع از تحقق این امر میشد.
با این حال فرزند خواندگی برای افراد مجرد با قیود و محدودیتهایی همراه است. از جمله اینکه تنها فرزند دختر به زنان مجرد واگذار میشود و مردان مجرد اساساً امکان فرزندخواندگی ندارند، مگر در موارد استثنایی همچون سرپرستی فرزندان یا خواهران و برادران خود. ضمن اینکه اولویت در واگذاری فرزند همچنان با خانوادههای فاقد فرزند است و زنان مجرد در مرتبه بعدی قرار دارند. همچنین برای زنان مجرد شرط عدم فرزند داشتن نیز مقرر شده است، مگر در مورد سرپرستی خویشاوندان نسبی.
این مقررات نشان میدهد که قانونگذار میان زنان و مردان مجرد تفاوت قائل شده است. مبنای این تفاوت را میتوان در ملاحظات فقهی، اجتماعی و فرهنگی جستوجو کرد. از منظر فقهی، احتمال ایجاد شبهات شرعی در رابطه میان مرد مجرد و کودک دختر یا پسر مطرح بوده است. از منظر اجتماعی نیز قبول فرزند خواندگی اشخاص مجرد و تربیت و نگهداری کودک توسط زن مجرد، بیشتر با عرف جامعه سازگار است.
قوانین فرزندخواندگی برای مردان مجرد و فرزندخواندگی برای زنان مجرد در ایران با هدف حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست تدوین شدهاند، اما شرایط ویژهای برای افراد مجرد در نظر گرفته شده است. در حال حاضر شرایط فرزندخواندگی برای مردان مجرد، وجود ندارد.
نکات حقوقی حضانت و نگهداری فرزند
فرزندخواندگی برای زوجین تکفرزند
مساله دیگری که در عمل مطرح میشود، امکان فرزندخواندگی برای زن و شوهرهایی است که یک فرزند دارند و تمایل به پذیرش فرزندخوانده دیگری دارند. مطابق قانون ۱۳۹۲، اولویت با زوجهای فاقد فرزند است، اما این بدان معنا نیست که خانوادههای دارای یک فرزند به کلی از حق سرپرستی محروم باشند. زیرا در قانون جدید، اصل مصلحت کودک است و در تمام مراحل رسیدگی، از پذیرش تقاضا تا صدور حکم و حتی پس از آن، دادگاه باید مصلحت کودک را بر هر امر دیگری مقدم بدارد. به عنوان مثال، حتی اگر زن مجرد بالای ۳۰ سال تمام شرایط قانونی را داشته باشد، اما دادگاه تشخیص دهد که این واگذاری به مصلحت کودک نیست، میتواند درخواست را رد کند.
این اصل همچنین در مورد خانوادههای تکفرزند نیز اعمال میشود. اگرچه آنان از اولویت کمتری نسبت به زوجهای فاقد فرزند برخوردارند، اما در صورتی که بتوانند شرایط عاطفی و مادی مطلوبی برای کودک فراهم کنند، دادگاه میتواند تقاضای آنان را بپذیرد.
در واقع، دادگاه در صورتی که مصلحت کودک اقتضا کند و شرایط خانواده متقاضی نیز مناسب تشخیص داده شود، میتواند فرزند دیگری را به آنان واگذار کند. البته در این موارد، دادگاه توجه ویژهای به فضای عاطفی خانواده و توانایی آنان در اداره زندگی مشترک و تربیت چند فرزند خواهد داشت.

باید توجه داشت گرچهه دادگاه خانواده صلاحیت اصلی برای صدور حکم سرپرستی را دارد، اما فرایند پذیرش فرزندخوانده بدون همکاری نزدیک سازمان بهزیستی ممکن نیست. بهزیستی ابتدا بررسیهای کارشناسی را در خصوص صلاحیت متقاضی انجام میدهد، سپس نتیجه را به دادگاه اعلام میکند. دادگاه نیز با توجه به گزارشهای کارشناسی و مصلحت کودک، حکم نهایی را صادر مینماید.
دادگاه همچنین موظف است بر اجرای تعهدات مالی متقاضی نظارت داشته باشد و اطمینان یابد که بخشی از اموال یا حقوق به نام کودک منتقل شده است. پس از صدور حکم سرپرستی، کودک از بسیاری از حمایتهای قانونی همچون بهرهمندی از بیمه عمر، مستمری یا حقوق وظیفه برخوردار میشود.
با توجه به توضیحات فوق و اصل حمایت از کودکان، نهادهای مرتبط موظفند در هر مورد به گونهای تصمیم بگیرند که بیشترین حمایت عاطفی، مادی و معنوی از کودک فراهم گردد. به نظر میرسد با وجود اینکه قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست گام های مهمی در این زمینه برداشته است، اما همچنان در آینده نیاز به بازنگری و اصلاح برخی محدودیتها وجود داشته باشد، بهویژه در خصوص مردان مجردی که دارای صلاحیت اخلاقی و توان مالی کافی بوده و میتوانند در سرپرستی کودکان نقشی مثبت ایفا کنند.
شرایط برای فرزند خواندگی تک فرزندها مجاز است، به شرطی که خانواده از نظر اقتصادی، روانی و اجتماعی صلاحیت لازم را داشته باشد. در این حالت، هدف از پذیرش فرزند دوم و فرزند خواندگی اشخاص تک فرزند، تقویت بنیان خانواده و ایجاد همراهی و تعامل بیشتر برای فرزند است.
راههای تماس و ارتباط با وکیل متخصص خانواده – 88019243
سوالات متداول فرزندخواندگی برای افراد مجرد یا زوجین تک فرزند
بله، بر اساس ماده ۸ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست، زنان مجرد بالای ۳۰ سال هم میتوانند سرپرستی کودک دختر را برعهده بگیرند، مشروط بر اینکه صلاحیت اخلاقی، مالی و روانی آنها تأیید شود.
خیر، طبق مقررات فعلی، فقط زنان مجرد میتوانند سرپرستی فرزند را بپذیرند و آن هم صرفاً برای فرزند دختر، در حال حاضر قانون چنین حقی را برای مردان مجرد در نظر نگرفته است و قانون فرزندخواندگی برای مردان مجرد وجود ندارد.
بله، زوجین با یک فرزند هم درصورت داشتن شرایط موردنیاز از نظر سلامت جسمی، اخلاقی و مالی میتوانند برای فرزندخواندگی اقدام کنند. البته در اولویت دوم بعد از زوجین بدون فرزند قرار میگیرند.
خیر، طبق قانون مدنی، بین فرزندخوانده و سرپرست رابطه نسب و ارث ایجاد نمیشود، مگر اینکه سرپرست از طریق وصیت یا صلح،مالی را برای کودک در نظر بگیرد. اما در سایر حقوق (مثل نفقه، تحصیل، بیمه و سرپرستی قانونی)، کودک در حکم فرزند است.
خیر، اما زن مجرد موظف است که ازدواج خود را به دادگاه اطلاع دهد. دادگاه با توجه به شرایط جدید خانوادگی و مصلحت کودک تصمیم میگیرد که سرپرستی ادامه یابد یا تجدیدنظر شود.

4 پاسخ
باسلام آیا با توافق پدر مادر قبلی کودک وکسی که تقاضای فرزند خواندگی کودک رو دارد امکان امکان فرزند خواندگی با صدور حکم قضایی وجود دارد؟
سلام، فرزند خواندگی و آنچه در قانون تحت این عنوان آمده فقط درر مورد فرزندان بی سرپرست است. افراد بزرگسال اعم از والدین و غیره نمیتوانند با توافق به یکدیگر فرزند بدهند به عبارت دیگر وصف پدری و مادری چیزی نیست که از آن صرفنظر کرد و به دیگری داد در واقعه پدر بودن و مادربودن از جهتی حق و جهت دیگر تکلیف محسوب میشود در نتیجه نمیتوان آن را واگذار نمود یا از آن صرفنظر کرد.
مرد مطلقه هم میتونه بچهای رو به فرزندخواندگی بگیره؟
سلام، باتشکّر،وقتی فرزند خوانده اسمش در شناسنامه ی والدین صلاحیت دارمیاد،پدر مادری شناخته شده وباتجربه، دیگه جلوتر به نام زدن املاک وتمیک، وضع رو خراب میکنه،برای فرزند خوانده ای کم تجربه…اگر بخواد مالش رو اخذ کنه قبل از فوت والدین جدیدکه درست نیست، فرزندان عادی مگر قبل فوت والدینشون چیزی به نامشون میشه؟ فقط اسنشون در شناسمه ها ثبت شده،پسرنباید فرقی گذاشت که باعث مشکل یا گرو کشی بشه، خانواده های تک فرزند هم تجربه دارند وهم ازموفقیت و سلامت و آرامش فرزندشون مشخصه میزان صلاحتشون،این قوانین مشکلزا باعث میشه کودکان از خونواده محروم شند و والدین ازفرزندانی که خلاء خانواده رو رفع میکنند،عاملان این قوانین مانع، گناهی نابخشودنی نزد خدا دارند،بچه های عادی هم چیری بنامشون بشه، اکثراً بی تابی و ناسازگاری وباجخواهی در خواسته های نابحق پیدامیکنند،چه برسد به ملحق شده ها🙏🌹